به غضنفر میگن تولدت مبارک !
میگه : خیلی ممنون تولد شما هم مبارک !
جوک
به غضنفر میگن چرا درس می خونی ؟
میگه درس می خونم تا دکتر بشم
مطب بزنم ، پول دربیارم
برم نیسان بخرم ، باهاش کار کنم !!!
از غضنفر می پرسن تحصیلاتت چیه ؟
میگه : PHD
میگن یعنی چی ؟
میگه یعنی :
Passed Highschool with Difficulties
جوک
یه روز یه هزار پا از درخت میفته پایین
میگه : آخ پام پام پام پام پام …!
مادر محترم !
شصت پا وسیله ای است شخصی
که اختیارش رو دارم !
لطفاً هرگاه سعی در خوردن
شصت پای شما نمودم
گیر بدهید ! (پای درد دل نوزاد)
جوک
به غضنفر میگن برو استخر شیرجه بزن تو آب
بعدش بیا بالا شامپو گلرنگ رو تبلیغ کن…
خلاصه میره بالا و شیرجه میزنه
ولی از بخت بد سرش می خوره به کف استخر…
بعد از یه مدت بالاخره میاد بالا
رو می کنه به دوربین ، میگه :
می خوام سالاد درست کنم !!!
غضنفر تو قسمت کامپیوتر استخدام می شه
در پایان روز اول ، رئیس ازش می پرسه :
خوب ، امروز چکار کردی ؟
غضنفر میگه : هیچی
کلیدهای کیبورد نامرتب بودن
به ترتیب الفبا مرتبشون کردم !!!
جک
غضنفر یه پتو می خره که عکس دو تا پلنگ روش بوده
شب با تفنگ دولول میره زیر پتو !!!
معلم فلسفه یک صندلی می گذاره وسط کلاس
و به شاگردانش میگه : شما باید یک مقاله بنویسید
و در آن ثابت کنید که این صندلی وجود ندارد !
یکی از شاگردان دو کلمه می نویسه و ورقه شو می ذاره رو میزش
و بعد از اینکه معلم ورقه ها را تصحیح می کنه اون بهترین نمره رو می گیره!
می دونید چی نوشته بوده ؟
…
…
…
نوشته بوده : کدوم صندلی ؟!!!
جک
غضنفر یه رستوران باز می کنه
ولی هر روز ظهر خودش می رفته بیرون غذا می خورده
بهش میگن چرا همین جا غذا نمی خوری ؟
میگه : آخه نامرد خیلی گرون میده !!!
غضنفر می خواسته از همسایه شون نردبون قرض بگیره
با خودش فکر می کنه ، میگه : الان اگه برم بگم نردبونتون رو بدین
شاید همسایه بگه نردبون ما کوتاهه ، یا بگه نردبون ما شکسته ،
یا بگه نردبون رو به یکی دیگه قرض دادیم.
خلاصه می ره دم خونه همسایه در می زنه
همسایه میاد دم در میگه : بله بفرمایید…
غضنفر میگه : برو بابا شما هم با این نردبونتون !!!
جک
زن اولی : این مردها واقعاً خیلی لجوج و یک دنده هستند !
زن دومی : چی شده ؟
زن اولی : مثلاً این شوهر من ، دیروز درست چهار ساعت براش توضیح دادم
آخرش هم قبول نکرد که نکرد !
زن دومی : خوب چی رو داشتی براش توضیح میدادی ؟
زن اولی : این که من آدم پر حرفی نیستم !!!
قل مراد : غضنفر چرا دستت شکسته ؟
غضنفر : دیروز روی یه دیوار بلند راه می رفتم
که یه دفعه دیوار تموم شد !!!
جک
از غضنفر می پرسن : نظرت راجع به مار چیه ؟
میگه : حیوون خیلی خوبیه !
اما حیف که همش دُمه !!!