
علت طولانی بودن صحبت خانم ها :
حنانه رو میشناسی خواهر فاطمه دختر خاله نوره
که میشه زن پدر شوهر مریم دختر نسرین
خواهر محمد پسر اشرف همسایه سپیده دختر منیره !
نه نمیشناسمش…!!
ای بابا حنانه که دیدیمش تو عروسی ندا دختر محمد که باباش میشه دایی منیره
و خواهرش پسر عمشونو گرفته مادربزرگش و مادربزگ ساره دختر کلثوم میشن
اهاااا چش شده ؟؟
لاغر شده 
سه تا برادر می خواستن مرغداری بزنن
یکی شون لجباز بوده
بهش می گن: تو شریک نیستی!
میگه: به ارواح عمه اگه شریکم نکنین پرورش روباه میزنم بغلش 
ﻣﺮﺩ ﺯﻧﺪگی ﺑﺎﻳﺪ:
ﻗﺪ ﺑﺎﻻی ۱۸۵
ﭘﻮﻟﺪﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺭ
آﺷﭙﺰﻳﺶ ok
ﻇﺮﻓﺎ ﺭﻭ ﻣﺮتب ﺑﺸﻮﺭﻩ
ﺑﻪ ﻣﺎﻣﺎﻧﺶ ﺑﮕﻪ ﻫﺮچی ﻫﻤﺴﺮﻡ ﺑﮕﻪ !
ﺩﺧﺘﺮﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍ ﻣﻮﺍﻓﻘﻴﻴﻴﺪ؟؟؟
ﺗﺎ ﺭﻭﯾﺎﻫﺎﯼ ﺑﻌﺪﯼ ﻫﻤﺘﻮﻥ ﺭﻭﺑﻪ ﺧﺪﺍﻣﯿﺴﭙﺎﺭﻡ
۲۰ می پسندم عاشق شعر ابی هستم که میگه
دوستت دارم تا پای جون … میخوای بمون میخوای نمون …
یه “به درک” خاصی تو شعرش داره

پسرها بعد ۱۰ دقیقه به تفاهم میرسند که روز جمعه برای تفریح کجا برن

دخترها بعد ۴ ساعت بحث ، تفریحشون لغو میشه
چون الهه به نسترن گفت : خرس

دخترا:
مامان این لباسم قشنگه:
-آره خیلی قشنگه
-دروغ نگو مامان قشنگ نیست

آجی جونم این لباسم قشنگه؟
-آره عزیزم خیلی خوشکله
-تورو خدا؟؟؟ دروغ میگید ، نه قشنگ نیست

پسرا:
داداش این تیپم قشنگه؟
-نه حاجی ناموسن این تیپ بهت نمیاد عوضش کن
-گوه نخور توچه میفهمى تیپ چیه؟؟ همینو میپوشم

ﺯﻧﯽ ﺍﺯ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺍﺵ ﭘﺮﺳﯿﺪ :
ﺩﻟﯿﻞ ﻧﺮﻡ ﺑﻮﺩﻥ ﺩﺳﺘﻬﺎﯾﺖ ﭼﯿﺴﺖ ؟
ﺯﻥ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ :
ﺑﺮﺍﯼ ﺷﺴﺘﻦ ﻇﺮﻓﺎ ﺍﺯ ﺭﺑﯿﻊ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﯿﮑﻨﻢ
ﺯﻥ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺍﻭﻟﯽ ﮔﻔﺖ :
ﺍﯾﻦ ﻣﺎﯾﻊ ﺭﺑﯿﻊ ﺭﻭﮐﺠﺎ ﻣﯿﻔﺮﻭﺷﻨﺪ
ﺯﻧﻪ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ : ﺭﺑﯿﻊ ﺷﻮﻫﺮﻣﻪ

ﺑﺮﺍﯼ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺭﺑﯿﻊ ﺩﺳﺖ ﺑﺰﻧﯿﺪ
